فولاد سبز و بازار سنگآهن تا سال ۲۰۳۰ در مسیر دگرگونی قرار دارند. روشهای جدید فولادسازی با هیدروژن و سنگهای با کیفیت بالا تقاضای دوگانه ایجاد میکنند.
چالش سنگآهن: سنتیها در مقابل فولاد سبز
بازار سنگآهن در حال تجربه تحول بنیادی است. کشورهای درحال توسعه مانند چین و هند همچنان بخش عمده تقاضا را هدایت میکنند. سرمایهگذاران انتظار دارند حجم بازار تا ۲۰۳۰ به ۳۱۳ تا ۴۳۶ میلیارد دلار برسد.
فولاد سبز قواعد بازی را تغییر داده است. کارخانههای جدید DRI تقاضای سنگآهن با کیفیت بالا را افزایش میدهند. همزمان، روشهای سنتی کوره بلند همچنان بخش بزرگی از بازار را کنترل میکنند.
عرضه سنگآهن همچنان در دست چند معدنکار بزرگ مانند ریوتینتو، BHP و واله است. آنها سرمایهگذاریهای سنگین برای پاسخ به تقاضای آینده انجام میدهند، اما تمرکز بالای بازار ریسکهای ژئوپلیتیکی و عملیاتی را افزایش میدهد.
قیمتها تا سال ۲۰۳۰ کاهش مییابند و ممکن است به ۸۰ تا ۸۳ دلار در هر تن برسد، اما با بازتعادل عرضه و تقاضا پس از ۲۰۲۹ دوباره افزایش پیدا میکند.
تأکید بر ملاحظات ESG، دیجیتالیسازی و فناوریهای نوین فولاد، ساختار هزینه و کارایی عملیاتی را بازتعریف میکند. بازار سنگآهن با دو جریان تقاضا مواجه است: فولاد سنتی و فولاد سبز. این پویایی، فرصتها و ریسکهای جدیدی برای سرمایهگذاران و فعالان صنعت ایجاد میکند.
-
کارخانههای فولاد سبز باعث افزایش تقاضای گرید DR میشوند و تولیدکنندگان باید ظرفیت جدید ایجاد کنند.
-
چین با رسیدن به اوج مصرف، واردات سنگآهنش پس از ۲۰۲۹ کاهش مییابد، در حالی که هند تقاضای خود را حفظ میکند.
-
تمرکز عرضه، الزامات زیستمحیطی و پذیرش فناوری نوین، بازار را به سمت رقابت پایدار و استانداردهای بالاتر هدایت میکند.