دو روایت از معدنکاری در یک هفته، جهان معدن را شوکه کرد؛ نجات معجزهآسا در کانادا و انفجار مرگبار در بغلان افغانستان. این تضاد، بار دیگر شکاف عمیق ایمنی میان کشورهای توسعهیافته و کشورهای فقیر را نشان میدهد؛ شکافی که فناوری، آموزش و سیاستگذاری میتواند آن را پر کند، اما در بسیاری از نقاط هنوز نادیده گرفته میشود.
مرگ و زندگی زیر زمین؛ شکاف ایمنی جهانی در صنعت معدن
دو حادثه، دو سرنوشت
امروز، نخستین روز کاری هفته، خبرها از دو روایت از معدنکاری حکایت دارند. در کانادا، سه کارگر معدن مس و طلای «رد کریس» پس از ۶۰ ساعت حبس در اعماق زمین، زنده و سالم نجات یافتند. در همان روزها، در بغلان افغانستان، انفجار معدن زغالسنگ «کرکار» جان شش نفر را گرفت و ۱۲ نفر را زخمی کرد.
دو روایت، دو قاره، یک صنعت؛ اما سرنوشتی کاملاً متفاوت.
نجات در کانادا؛ تمرین بحران، واکنش سریع
حادثه کانادا در استان بریتیشکلمبیا رخ داد. دو ریزش متوالی، سه پیمانکار شرکت حفاری «هایتک» را در عمق معدن «رد کریس» گرفتار کرد. پیش از قطع ارتباط، کارگران موفق شدند به یکی از پناهگاههای ایمن معدن برسند؛ جایی که به آب، غذا و هوای فشرده مجهز بود.
تیم نجات بلافاصله عملیات را آغاز کرد. معدن تعطیل شد، تمام منابع و فناوریهای موجود به کار گرفته شد؛ از پهپادهای کنترل از راه دور تا اسکوپهای پیشرفته. در کمتر از سه شبانهروز، مسیر ایمن باز شد و کارگران ساعت ۱۰:۴۰ شب پنجشنبه، زنده به سطح زمین برگشتند.
این نجات، محصول تصادف نبود؛ نتیجه سالها آموزش، سرمایهگذاری و تمرینهای منظم بحران بود.
مرگ در بغلان؛ فقدان آموزش و امکانات
همزمان در بغلان افغانستان، معدن زغالسنگ «کرکار» منفجر شد. شش کارگر جان باختند و ۱۲ نفر زخمی شدند. نه پناهگاهی وجود داشت، نه سیستم هشدار، نه تیم نجات مجهز. امدادگران محلی با دست خالی و امکانات ابتدایی وارد تونلها شدند.
علت دقیق انفجار هنوز مشخص نیست، اما الگوی تکرارشونده حوادث معدنی افغانستان، ضعف نظارت و بیتوجهی به اصول ایمنی را فریاد میزند. این نخستین بار نیست؛ و اگر سیاستها تغییر نکند، آخرین بار هم نخواهد بود.
شکاف ایمنی؛ فناوری یا فرهنگ؟
مقایسه این دو روایت از معدنکاری نشان میدهد مشکل فقط فناوری نیست. حتی بهترین تجهیزات بدون آموزش مؤثر و فرهنگ ایمنی، بیاثر میمانند. در کانادا، ایمنی بخشی از طراحی و فرهنگ سازمانی معدن است؛ در افغانستان و بسیاری از کشورهای منطقه، ایمنی یک هزینه اضافی تلقی میشود و تنها پس از وقوع فاجعه مورد توجه قرار میگیرد.
پیامد برای منطقه؛ زنگ خطر برای ایران
کارشناسان ایرانی هشدار میدهند که وضعیت بسیاری از معادن داخلی، شباهت بیشتری به افغانستان دارد تا کانادا. نبود نظارت مؤثر، تجهیزات فرسوده و کمبود آموزش، کارگران ایرانی را در معرض خطر مشابه قرار میدهد.
اگر سیاستگذاری و سرمایهگذاری در ایمنی معادن جدی نشود، خبرهای مرگبار بهجای نوآوری و نجات، همچنان تیتر اول خواهند ماند.
نتیجه؛ فرصتی برای تغییر
دو روایت از معدنکاری این هفته، تنها خبر نیست؛ هشداری است برای دولتها، شرکتها و جوامع معدنی. نجات یا مرگ در معدن، محصول شانس نیست؛ محصول تصمیمهای امروز ماست.